جدول جو
جدول جو

معنی پشه غال - جستجوی لغت در جدول جو

پشه غال
جایی که پشۀ بسیار جمع شود، پشه دار، سارخکدار، سارشکدار، پشه خانه، درختی که پشۀ بسیار داشته باشد، درختی از نوع نارون که پشۀ بسیار به خود جذب می کند
تصویری از پشه غال
تصویر پشه غال
فرهنگ فارسی عمید
پشه غال(پَ شَ / شِ)
پشه دار است که شجرهالبق باشد. (برهان قاطع). نارون. و نیز رجوع به نارون و پشه دار شود
لغت نامه دهخدا
پشه غال
پشه دار پشه خانه نارون
تصویری از پشه غال
تصویر پشه غال
فرهنگ لغت هوشیار
پشه غال
جایی که پشه زیاد دارد، درختی از نوع نارون که پشه بسیار به خود جذب می کند
تصویری از پشه غال
تصویر پشه غال
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پشه ناک
تصویر پشه ناک
پشه دار، پرپشه
فرهنگ فارسی عمید
(پَ شَ / شِ)
پرپشه. که پشه بسیار دارد. بعضه. مبعوضه. ارض بعضه، زمینی پشه ناک
لغت نامه دهخدا
(پَ مَ)
نام قریه ای است.
- امثال:
روضه خوان پشمه چال، آنکه برای هر تازه واردی گفته های پیشین از سر گیرد. آنکه برای هر وارد نو قصه را از سر حکایت کند
لغت نامه دهخدا
(پَ شَ / شِ)
درختی است چون بید که کیسه بندد و در آن پشه پر شود. نارون. شجرهالبق. سیاه درخت. (انجمن آرا). قره اغاج. بوقیصا. نشم الاسود. دردار. دردارو. (در ادویۀ منفرده کتاب قانون تألیف شیخ الرئیس دردارو بمعنی شجرهالبق آمده. و ظاهراً همان دردار مراد است). پشه خانه. پشه خار. سارخکدار. سارشکدار. ناژبین. کژم. لامشکر. آغال پشه. کنجک
لغت نامه دهخدا
(پَ شَ / شِ)
رجوع به پشه بند شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پشه خام
تصویر پشه خام
ملج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشه دار
تصویر پشه دار
نارون پشه خانه پشه غال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشه دان
تصویر پشه دان
پشه بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشه ناک
تصویر پشه ناک
پرپشه
فرهنگ لغت هوشیار
کنایه از: لوچ و دوبین
فرهنگ گویش مازندرانی
دور مرتع، پیرامون علف چر
فرهنگ گویش مازندرانی
بالای شانه، از ناحیه ی پشت
فرهنگ گویش مازندرانی
بالا و پشت نهر، نهر پشت زمین
فرهنگ گویش مازندرانی
پایمال
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان لفور سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی